با سلام به وبلاگ معلم كلاس ششم خوش آمديد؛ لطفاً با نظرات خود ما را ياري نمائيد؛ اميدوارم لذت ببريد و براي بهتر شدن وبلاگ نظر بدهيد؛ نقش معلّمان در راهنمایی و مشاوره به والدین
زیارت عاشورا
در این نوشتار به نقش معلّمان در امر راهنمایی و مشاوره ی والدین اشاره شده است.
 
راهنمایی و مشاوره با والدین به ویژه در شرایطی که فرزندان آن ها دچار مشکلات رفتاری یا روانی می شوند یک راه حلّ اساسی برای کمک به رفع نیازهای عاطفی و اجتماعی دانش آموزان است. راه های مختلفی وجود دارد که والدین می توانند از طریق آن ها به فرزندان خود کمک کنند.
ابتدا مطالبی در مورد دانش، مهارت ها و نگرش هایی که معلّمان نیاز دارند در امر راهنمایی و مشاوره با والدین به کار گیرند ارایه شده و سپس طرحی جهت کار با والدین دانش آموزان، راه های ارتباط مؤثّر با آن ها، تشکیل کارگاه های آموزشی و جلسات گروهی برای کار با والدین و در انتها، چگونگی کار با والدین معترض مورد بحث قرار گرفته است.

دانش و مهارت های مورد نیاز معلّمان

معلّمان باید با والدین دانش آموزان برخوردی محترمانه، مناسب و توأم با صداقت داشته باشند و هرگاه لازم شد از طریق راهنمایی و مشاوره، آگاهی های لازم را به آن ها ارایه دهند. معلّمان برای ایفای این نقش اوّلاً باید از فنون و مهارت های خاصّ مشاوره با والدین بهره مند باشند. ثانیاً باید با فرهنگ و طبقه ی اجتماعی خانواده ی دانش آموزان آشنا شوند و ثالثاً باید وظایف هر یک از اعضای خانواده را بشناسند. علاوه بر همه ی این موارد در رابطه با دانش آموزان مشکل دار از قبیل آن هایی که محرومیّت هایی دارند یا دچار ناهنجاری هایی هستند و هم چنین دانش آموزان معلول و ...اطّلاعات کافی در مورد نحوه ی کار با والدین این نوع دانش آموزان داشته باشند.

مهارت ها

از جمله مهارت هایی که معلّمان برای چگونگی رفتار با والدین دانش آموزان نیاز دارند، مهارت های گوش کردن فعّال، برقراری رابطه، جلب مشارکت والدین برای همکاری در خصوص مسایل تحصیلی فرزندان آن ها، رهبری گروه و جلسات راهنمایی و آموزش خانواده، چگونگی نامه نوشتن و برقرار کردن تماس تلفنی با والدین، شرکت در جلسات انجمن اولیا و مربیّان و در مجموع، کلّ مهارت هایی است که برای رویارویی با والدین ضروری می باشد. این مهارت ها به طور خلاصه مورد بحث قرار گرفته است.

طرحی برای کار با والدین

در شکل شماره ی 1 طرح جنبه های مختلف نیازها و کمک های والدین نمایش داده شده است. این تصویر از دو هرم تشکیل گردیده که یکی سلسله مراتب نیازهای والدین و دیگری سلسله مراتب کمک های احتمالی آن ها را نمایش می دهد. هر دو هرم گروه ها را در سطوح مختلف نشان می دهد. آن چه در تصویر می بیند بیان گر آن است که همه ی والدین دارای نیازهایی از قبیل راهنمایی های ساده ی تلفنی یا حضوری هستند، ولی برای مشاوره های تخصّصی لزومی ندارد که همه را درگیر نماییم. از طرف دیگر، همه ی آن ها به طور بالقوّه قابلیّت ارایه ی کمک های زیادی را دارند. این طرح هم چنین نشان می دهد که معلّمان باید وقت بیش تری را برای والدین دارای نیازهای شدید و فوری صرف نمایند. در صفحه های بعد هر یک از اجزای این طرح شرح داده شده است ( اقتباس از هورنبای - 2000).
 

ارتباط های فوری و کوتاه

همه ی والدین نیازمند داشتن کانال های ارتباطی برای برقراری رابطه با معلّمان فرزندان خود هستند. آن ها باید مطمئن شوند که می توانند در مواقع ضروری، خارج از برنامه ی رسمی با مدرسه تماس برقرار کنند و هر زمان نگرانی در مورد فرزند خود دارند در مدرسه حضور یابند. برخی ازوالدین ترجیح می دهند که تماس تلفنی داشته باشند و برخی دیگر با ارسال نامه و یادداشت به مدیر، معاون یا معلّم رابطه برقرار می کنند. در تمامی این موارد مدرسه باید به والدین اطمینان دهد که در ایجاد رابطه مشکلی نخواهند داشت و در برقراری نوع رابطه حق انتخاب دارند.

ارتباط های حضوری

اکثر والدین مایلند که از وضعیّت فرزندان خود در مدرسه مطّلع شوند و اطّلاعاتی از میزان موفّقیّت های او در مدرسه و این که چه مشکلاتی را تجربه می کنند پیدا کنند. آن ها معلّمان را منبع اصلی اطّلاعات در مورد رفتارهای فرزندان خود می دانند لذا نیازمند یک مشارکت مؤثّر و سودمند با آن ها هستند آنان این مشارکت را با ایجاد تماس های منظّم با والدین از روش های مختلف مانند جلسات انجمن اولیا و مربیّان، فرم های گزارش هفتگی و تنظیم دفترچه های ارتباط بین خانه و مدرسه و غیره نشان می دهد ( هورنبای - 2000).

آموزش

بسیاری از والدین از راهنمایی های معلّمان در مورد چگونگی برخورد با مشکلات رفتاری و احساسی فرزندانشان استقبال می کنند و در واقع آن ها بیش تر ترجیح می دهند که به جای رویا رویی با مدیران و مسؤولان مدرسه، با معلّمان در موقعیّت بسیار مناسبی برای راهنمایی و مشورت با والدین قرار دارند. آن ها مستمر را خوب می شناسند و تغییرات رفتاری او را به خوبی می توانند به والدین گزارش دهند و با برقراری یک نوع راهنمایی و آموزش مستند به افزایش سطح آگاهی والدین کمک نمایند.
آموزش در شکل گروهی تحت عنوان آموزش خانواده نیز یکی از راهکارهای مطلوب در جهت ارتقای آگاهی های معلّم محسوب می شود؛ در این زمینه مدرسه با نیازسنجی و شناخت انتظارات والدین، می توانند گروهی مناسب برای آموزش آن ها طرّاحی کنند.

حمایت از طریق مشاوره

برخی از والدین که فرزندان آن ها دارای مشکلات رفتاری و عاطفی هستند، نیاز مبرمی به خدمات حمایتی و مشاوره دارند، هر چند ممکن است خود آن ها متقاضی مشاوره نباشند این حمایت ممکن است به صورت فردی از طریق معلّمان، مسؤولان پرورشی، مشاوران و یا به شکل گروهی در قالب جلسات راهنمایی و مشاوره ی گروهی صورت گیرد. از آن جا که اکثر والدین مایل نیستند که برای دریافت کمک به مشاوران حرفه ای و متخصّص مراجعه نمایند، برای طرح مشکلات فرزندان خود به معلّمان آن ها مراجعه می کنند و زمینه برای ارایه ی چنین خدماتی باید در مدرسه فراهم باشد، و چنان چه این کانال ارتباطی به موقع و خوب انجام گیرد و روابط کاری منظّمی بین معلّمان و والدین وجود داشته باشد تنها عدّه ی کمی از والدین نیاز به مشاوره های عمیق و تخصّصی پیدا می کنند. برای تحقّق این امر معلّمان باید دارای یک سری مهارت های اساسی در حوزه ی مشاوره بوده و از تکنیک های آن آگاه باشند. آن ها هم چنین باید از مهارت های ارجاع در مواردی که خود قادر به حلّ و رفع مشکلات والدین نیستند به خوبی استفاده کنند.

مشارکت والدین

ارایه ی اطّلاعات

تمامی والدین نیاز دارند که اطّلاعات لازم در مورد وضعیّت عاطفی روانی، شخصیّتی، اجتماعی و اخلاقی فرزند خود را در اختیار معلّم مربوطه قرار دهند؛ زیرا این کار باعث شناخت بهتر معلّمان از فرزند آن ها شده و در نتیجه به رفتار و برخورد مناسب تر معلّمان با آن ها منجر خواهد شد.

همکاری با مدرسه

اکثر والدین بیش از آن که خواهان اطّلاعات از مدرسه باشند، علاقه مند کمک به مدرسه و مشارکت در امر آموزش و پرورش هستند و لذا مدرسه باید به اولیای دانش آموزان پیشنهاد همکاری و جلب کمک های لازم را بدهد. گرچه تعداد کمی از والدین به دلایل مختلف قادر به همکاری نمی باشند، نقش معلّمان در این زمینه، جلب همکاری هر چه بیش تر والدین دانش آموزان است.

کمک های خاص

بسیاری از والدین دارای توانایی و مهارت های خاصّی هستند که در زمینه های مختلف می توانند به مدرسه کمک کنند. این توانایی های خاص باید شناسایی شود و با توجّه به میزان فرصتی که دارند، در امر آموزش و مسایل دیگر مشارکت داده شوند. بنابراین باید از آن ها دعوت کتبی به عمل آورد و از خدمات ویژه ی آن ها استفاده کرد.

عضویّت در سازمان های مختلف

برخی از والدین قادرند که تخصّص خود را از طریق عضویّت در سازمان های مختلف مربوط به مدرسه مانند انجمن اولیاء و مربیّان، تعاونی های دانش آموزی، ستاد برنامه ریزی اوقات فراغت، آموزش خانواده و ... به شکل وسیع تری نشان دهند. مدرسه باید از قابلیّت های آن ها به نحو مؤثّری استفاده کند.

روش های مختلف ارتباط معلّمان با والدین

پنج روش اصلی برای برقراری رابطه ی مؤثّر والدین و معلّمان وجود دارد که عبارتند از: تماس های غیر رسمی، ارتباط کتبی، ارتباط تلفنی، جلسات اولیا و مربیّان و ملاقات در منزل که در مورد هر یک از این روش های ارتباطی توضیحاتی ارایه شده است.

تماس های غیر رسمی:

تماس های غیر رسمی در موقعیّت هایی نظیر روزهای جشن، بازگشایی مدارس و مراسم گوناگونی که در مدارس برگزار می شود و از والدین برای شرکت در آن ها دعوت به عمل می آید صورت می پذیرد. این گونه تماس ها موجب شناخت و صمیمیّت بیش تر والدین با هم و با اولیای مدرسه می شود.

ارتباط کتبی:

برخی از والدین ترجیح می دهند که از طریق نوشتن نامه با معلّمان ارتباط برقرار کنند و برخی دیگر با ارسال گزارش های هفتگی و روزانه از مسایل و مشکلات فرزندشان با مدرسه تماس برقرار می کنند هم چنین خبر نامه های مدرسه می تواند والدین را در جریان امور مختلف آموزشگاه قرار دهد.

تماس های تلفنی:

برخی از والدین که به علّت گرفتاری قادر به حضور در مدرسه نیستند، ترجیح می دهند به صورت تلفنی با معلّمان تماس داشته باشند امّا مشکل اصلی در این نوع ارتباط زمان تماس تلفنی است. برای معلّمان در بین ساعت درسی دشوار است که برای پاسخ به تلفن کلاس را ترک نمایند بنابراین بهتر است ساعت خاصّی را برای برقراری تماس های تلفنی به آن ها اعلام نموده و چنان چه بنا بر مورد ضروری، والدین خارج از وقت تعیین شده تماس گرفتند با دریافت پیام توسّط مدرسه به آن ها گفته شود که معلّم مربوط بعداً با آن ها صحبت خواهد نمود.

جلسات اولیا و مربیان:

شکل دیگر تماس با والدین که تمامی معلمان با آن آشنا هستند جلسات انجمن اولیا و مربیّان است. این جلسات چنان چه به شکل مستمر، صحیخ و فعّال برگزار شود اثر زیادی بر پیش رفت دانش آموزان خواهد داشت، تحقیقات نشان می دهد که فرزندان والدینی که در این جلسات شرکت می کنند مشکلات رفتاری کم تر و پیش رفت درسی و فرهنگی بیش تری پیدا می کنند ( هورنبای - 2000). البتّه برخی از معلّمان باتجربه عقیده دارند که این امر به خاطر آن است که والدین دانش آموزان خوب تمایل بیش تری به این جلسات نشان می دهند در حالی که والدین دانش آموزان دارای مشکل رفتاری و تحصیلی به علّت شرمندگی، مشکلات رفت و آمد، گرفتاری و مشغله ی زیاد و سایر مشکلات، کم تر در جلسات شرکت می نمایند در حالی که این عدم شرکت نشانه ای از بی علاقه گی آن ها به تحصیل فرزندشان نیست و لذا باید روش های دیگری برای ارتباط مانند تماس های تلفنی، کتبی یا ملاقات در منزل را پیشنهاد نمود.

آموزش های گروهی برای والدین

تشکیل جلسات و آموزش های گروهی برای والدین جهت ارایه ی رهنمودها و اطّلاعات بسیار ارزشمند است ( هورنبای - 1994). در ادامه ی این بحث منافع کار گروهی با والدین و انواع برنامه های آموزشی تشریح شده است.

منافع کار گروهی با والدین

1- مهم ترین سودمندی آن است که والدین پی می برند تنها آن ها نیستند که فرزندانشان دچار مشکل می باشد، بلکه افراد دیگری نیز هستند که برای چاره جویی در خصوص مسایل تربیتی فرزندان خود تلاش می نمایند.
2- در جمع والدین دیگر ابراز نگرانی هایی که عنوان کردن آن ها به تنهایی دشوار است راحت تر می شود.
3- در گروه، والدین به حمایت از یک دیگر پرداخته و در مجموع توانایی های خود را در زمینه ی کمک به دیگران آشکار می نمایند و از این راه اعتماد به نفس بیش تری کسب می کنند.
4- سودمندی دیگر کارگروهی آن است که والدین راحت تر عقاید دیگران را می پذیرند و واکنش های دفاعی کم تری نشان می دهند.
5- هم چنین در یک گروه برای مشکلات خاصّی که برخی از والدین گرفتار آن ها هستند، راه حل هایی توسّط والدینی که قبلاً آن مشکلات را تجربه کرده اند، ارایه می گردد و از آن استقبال می شود.

قابلیّت های کار گروهی با والدین

در مقابل جنبه های مثبت بسیاری که در کار با والدین وجود دارد برخی از جنبه های منفی نیز مطرح شده است که مهم ترین آن ها به شرح زیر است:
1- برخی از والدین در گروه احساس راحتی نمی کنند و ترجیح می دهند که شخصاً و به صورت خصوصی راهنمایی شوند.
2- مشکل وقت و زمان کافی برای کار گروهی که والدین با توجّه به گرفتاری خود با آن مواجه اند یکی از مهم ترین محدودیت ها می باشد که برای حلّ آن باید جلسات را در ساعات آخر روز و پایان هفته تشکیل داد که در این صورت از اوقات فراغت معلّمان کاسته شده و اولیا نیز آمادگی مناسبی ندارد.
3- کار گروهی با والدین نیازمند دانش و مهارتی بیش از مشاوره های فردی است که کم تر کسی در مدرسه با این مهارت ها آشنایی کافی دارد.

انواع برنامه های آموزشی با والدین

راهنمایی گروهی والدین از طریق روش های متعدّدی امکان پذیر است که یکی از آنها روش گوردون (1) است. به نظر گوردون علل اصلی و زیربنایی رفتارهای ناهنجار کودکان و نوجوانان را باید در نحوه ی تربیتی جست و جو کرد که والدین در مورد آن ها اعمال می کنند. چکیده ی این روش که به نام « آموزش مؤثّر والدین » خوانده می شود به شرح زیر است:

آموزش مؤثّر والدین

آموزش مؤثّر والدین گسترده ترین برنامه ی آموزشی در جهان غرب است که با شرکت هزاران نفر از والدین برگزار می گردد ( گوردون 1970). هدف از این برنامه ایجاد ارتباط و رشد و تفاهم بین والدین و فرزندان آن ها می باشد. این برنامه در یک دوره ی 8 هفته ای با شرکت 10 تا 12 نفر از والدین و یک رهبر یا مشاور که جهت هدایت کار گروهی آموزش لازم را دیده است برگزار می شود. روش های مورد استفاده در این جلسات عبارت است از ترکیبی از نمایش و بازی نقش همراه با بحث های آزاد درباره ی مسایل و مهارت هایی که به آن ها آموزش داده می شود.
این برنامه به 4 جنبه ی اصلی رابطه ی بین والدین و فرزندان توجّه دارد:

روش های گوش کردن فعال ( خوب شنیدن ):

برای آن که توانایی ابراز رفتار توجّه آمیز نسبت به فرزندان افزایش یابد.

مهارت به کارگیری واژه ی « من » :

به والدین آموزش داده می شود که چگونه احساسات خود را با استفاده از کلمه ی « من » ابراز نمایند. زیرا جملاتی که با « تو » همراه است احساس سرزنش و تحقیر را در فرزندان تقویت می کند.

مهارت تجزیه و تحلیل مشکلات:

در این مهارت به والدین آموزش داده می شود که با تجزیه و تحلیل مشکلات به این نتیجه برسند که چه مشکلاتی مربوط به آن هاست و چه مشکلاتی به فرزندان آن ها بر می گردد.

مهارت بهره گیری روش حلّ مشکل:

در این مهارت والدین می آموزند که چگونه از روش شش مرحله ای برای حلّ کشمکش ها استفاده نمایند. (2) این مراحل به شرح زیر ا ست:

1- شناسایی و تعریف مشکل:

در ابتدا نوع مشکل از دیدگاه والدین و کودکان معیّن و مشخّص می شود و والدین و فرزندان درباره ی مشکل پیش آمده در محیطی آرام و مناسب به صورت صریح و آشکار بحث و گفت وگو می نمایند و هر فردی مجاز خواهد بود که نظرش را ارایه دهد. این بحث جنبه ی عیب جویی نخواهد داشت، بلکه هدف پی بردن به ماهیّت مشکل پیش آمده است.

2- تعیین راه حل های احتمالی:

به کمک افراد درگیر راه حل های احتمالی شناسایی می گردد. در تعیین راه حل ها باید در درجه ی اوّل به فرزند پیشنهاد شود که چه راه حلی دارد. این مطلب به معنای آن است که والدین برای فرزند خود احترام قایل می شوند و به او حقّ انتخاب می دهند. پس از گوش کردن به تمام راه حل های پیشنهاد شده والدین راه حل های احتمالی خود را ارایه می دهند.

3- تجزیه و تحلیل راه حل های احتمالی:

پس از شنیدن تمامی راه حل ها باید به تجزیه و تحلیل آن ها از دیدگاه امکانات اجرایی، محاسن و محدودیت های هر یک به طور کامل اقدام نمود.

4- انتخاب مناسب ترین راه حل:

پس از بحث و بررسی کافی توسّط گروه یکی از راه حل های پیشنهادی به عنوان مناسب ترین راه حل انتخاب می گردد. در این مرحله نیز باید هر یک از اعضای خانواده فرصت کافی برای ابراز احساسات و نظرات در برابر هر یک از راه حل های ارایه شده داشته باشد.

5- اجرای راه حل انتخاب شده :

پس از آن که مناسب ترین راه حل از بین راه های پیشنهادی انتخاب گردید و گروه به توافق رسید نوبت اجرای آن می رسد که در این راستا همه ی اعضای خانواده باید خود را مسؤول بدانند.

6- پی گیری و ارزش یابی راه حلّ اجرا شده:

ارزش یابی باعث می شود که نقطه ی قوّت و ضعف برنامه مشخّص گردد. چنان چه بر اثر ارزش یابی مشخّص شود که راه حلّ انتخابی درست اجرا نشده یا راه حلّ خوبی نبوده است باید مجدّداً کودک و والدین دور هم نشسته و در برنامه های قبلی تجدید نظر نمایند.

طرح کلّی آموزش خانواده در مدارس

برای اجرای برنامه ی آموزش خانواده به شیوه ای مؤثّر، چهار مرحله ی کار وجود دارد که باید قبل از اجرا به آن ها توجّه کرد:

الف) بررسی و تعیین نیازها:

چون برنامه ی آموزش گروهی والدین برای پاسخ گویی به نیازهای والدین و فرزندان آن ها صورت می گیرد لذا باید پیشاپیش این نیازها از طریق مدرسه و معلّمان شناسایی گردد. در شناسایی نیازها باید توجّه کرد که آیا قبلاً از طرف والدین تقاضایی برای آموزش خانواده به عمل آمده است؟ و چنان چه درخواستی داده نشده باشد آیا انگیزه ای برای شرکت در گروه در والدین وجود دارد؟ و در صورتی که پاسخ منفی است باید آگاهی لازم به آن ها داده شود، نوع مشکلات خانواده ها و فرزندان آن ها روشن گردد و آن گاه معلوم شود که در حال حاضر خانواده برای تربیت کودک خود از چه روشی استفاده می نماید و سپس کار از همان جایی که خانواده ها قرار دارند آغاز گردد.

ب) برنامه ریزی به منظور پاسخ گویی به نیازها:

پس از شناسایی نیازها، چگونگی پاسخ گویی به آن ها باید با مشارکت خود والدین یا نمایندگان آن ها طرح ریزی شود. در این جلسات برنامه ی مناسبی برای آموزش خانواده ی مؤثّر تدوین می گردد.

ج) معرّفی و شناسایی برنامه:

برای شناساندن برنامه به عموم والدین از وسایل ارتباط جمعی ممکن، ارسال نامه، دعوت خصوصی و ترغیب توسّط فرزندان آن ها می توان استفاه کرد.

د) سازماندهی جلسات :

در سازماندهی جلسات برای والدین باید از مکانی مناسب و راحت استفاده نمود، جلسات کوچک در اتاق مدیریت یا اتاق های دیگر و جلسات بزرگ در سالن اجتماعات برگزار می شود.
قبل از جلسات ابتدا به اولیا اجازه داده می شود که قدری با هم گفت و گو کرده و آشنا شوند. جلسات کوچک به شکل بحث گروهی با تعداد 10 تا 12 نفر کافی به نظر می رسد. آرایش این جلسات به شکل دایره ای صورت می گیرد. این جلسات دارای یک رهبر و یک دستیار است. رهبران باید اطلاعات کافی از روان شناسی کودک، نوجوان و روان شناسی خانواده و فنون مشاوره ی گروهی داشته و از تجربه ی لازم برای اداره ی گروه برخوردار باشند.

کار با والدین معترض

از آن جایی که والدین دانش آموزان دارای شخصیّت های متفاوتی می باشند، کار کردن با برخی از آن ها ساده و با برخی دیگر دشوار است. بعضی از والدین به دلیل علاقه مندی به فرزند خود و تعصّب خاصّی که به او دارند در قضاوتشان کاملاً منطقی عمل نمی کنند و سلیقه های شخصی آن ها باعث برخورد با دیدگاه های معلّمان شده و امور آموزش و راهنمایی دانش آموز در مدرسه را دشوار می سازند. لذا معلّمان باید انواع مشکلاتی را که احتمال می رود با آن ها روبه رو گردند بشناسند و با مهارت هایی که برای رویارویی با این مشکلات نیاز دارند آشنا شوند. در ادامه ی این مطالب، توضیحات و یپشنهادهایی برای رویارویی با آن دسته از والدینی که رفتار آن ها مشکل آفرین می باشد ارایه گردیده است. ( هوربنای 2000).

والدین بی تفاوت

برخی از والدین نسبت به توصیه ها و تکالیفی که برای آن ها در منزل در نظر گرفته می شود بی تفاوت می باشند و برای شرکت در جلسات اولیا و مربیّان و آموزش خانواده تعهّد زیادی نشان نمی دهند. از دید معلّمان چنین والدینی به فرزندان خود اهمّیّتی نمی دهند امّا به نظر می رسد مشکل به مسأله ی دیگری مربوط باشد مثلاً این گروه غرق در کار و زندگی هستند و فرصت یا انرژی برای کار روی مسایل تحصیلی و تربیتی فرزندان ندارند. معلّمان باید سعی کنند نوع مشکل این گروه از والدین را بشناسند و راه حلّی برای آن ها پیدا نمایند و با ارسال یادداشت، نامه و یا به شکل تلفنی با آن ها تماس برقرار کنند تا به همکاری بیش تر ترغیب شوند.

والدینی که قصد همکاری ندارند.

برخی از والدین نه تنها بی تفاوت هستند بلکه همکاری هم نمی کنند؛ به عنوان مثال والدینی که خود از سطح سواد خوبی برخوردارند ممکن است خیلی منتقد بوده و تقاضاهای غیر منطقی از معلّمان داشته باشند یا احساس کنند که سطح دانش آن ها از معلّمان بیش تر است و نیازی به آموزش های مدرسه و راهنمایی های معلّم ندارند. در این گروه موارد معلّمان بهتر است ضمن حفظ خونسردی با قاطعیّت از روش و مسؤولیّت های خود دفاع نموده و آن ها را به والدین ابلاغ کنند و در ابراز آن رفتاری محترمانه داشته باشند.

والدین معترض و تهدید کننده

این والدین از دشوارترین افرادی هستند که همیشه نسبت به روش کار و برنامه ی معلّم اعتراض دارند، حتّی ممکن است والدینی باشند که معلّم را تهدید نمایند. در مواردی نیز ممکن است والدین از معلّم ناراحت و خشمگین شوند و حتّی ناراحتی خود را از موضوع دیگری به معلّم انتقال دهند. در هر حال بهتر است معلّمان در این موارد از بحث و جدل با والدین پرهیز نمایند و ضمن حفظ آرامش به انتقادهای آن ها گوش دهند و با این عمل به آن ها الگوی آرامش داده و پس از آرام گرفتن آن ها قضاوت نمایند که آیا اعتراض به حق است یا خیر. چنان چه اعتراض آن ها بر حق بود با حفظ اعتماد به نفس تغییرات لازم را در نحوه ی برخورد به عمل آورند و از مهارت های چهار مرحله ای مقابله با انتقاد استفاده نمایند و چنان چه اعتراض آن ها نادرست بود با پرهیز از حالت تهاجمی آن را رد کنند.

والدین بدرفتار و کم صلاحیّت

انواع مختلف بدرفتاری از غفلت گرفته تا تنبیهات بدنی، خشونت، سوء استفاده های جنسی، اعتیاد و...ممکن است در والدین دیده شود. در این موارد نقش معلّمان شناسایی نوع مشکل و ارجاع آن به کارکنان مسؤول در مدرسه و ایجاد فضای حمایتی و مراقبتی برای کودکان یا نوجوان در چهار چوب قوانین مدرسه است. علایم ظاهری چنین کودکانی ظاهر نامناسب و آشفته، خستگی و گرسنگی، وقت گذرانی در خارج از خانه، پرخاشگری، مشکلات اخلاقی و جنسی و در مواردی علایم صدمات عمدی از قبیل کبودی، سوختگی، شکستگی، گاز گرفتگی و جراحت می باشد. ارجاع چنین دانش آموزانی برای مشاوره و خدمات مددکاری بسیار ضروری است.

والدین دارای مشکلات شخصی و خانوادگی

برخی از والدین در مشکلات شخصی و زندگی خود غرق می باشند مانند خانواده ی طلاق، کشمکش های عمیق بین والدین، مرگ یک عضو نزدیک، معلول بودن یا بیمار بودن عضو مهمّی از خانواده و ... در اکثر موارد نیازهای فرزندان چنین خانواده هایی به علّت بی توجّهی والدین ارضا نمی شود و مشکلات والدین به فرزندان انتقال می یابد و فرزندان گرفتار مسایلی نظیر اضطراب، افسردگی، وسواس و دیگر مشکلات می شوند. در این جا بهتر است که معلّمان نگرانی خود را با والدین دانش آموز در میان گذارند و ضمن هم احساسی، درک خود را به آن ها نشان دهند. اغلب والدین در این موارد قدردان خواهند بود و این آمادگی در آن ها ایجاد می شود تا در حدّ امکان به تغییر رفتار خود در منزل بپردازند و از طرفی در صورت معرّفی به مراکز مشاوره ی خانواده از خدمات آن مؤسّسه استفاده نمایند.

والدین آسیب پذیر

برخی از والدین خود گرفتار مشکلات شخصی نظیر بیکاری، فقر یا بیماری های جسمانی و روانی هستند که توانایی رسیدگی به نیازهای عاطفی و روانی اعضای خانواده ی خود را ندارند. معلّمان باید به هر شکل با این والدین تماس حاصل کنند و چنان چه حضور آن ها در مدرسه مقدور نشد به منزل آن ها مراجعه نمایند و با مشاوره های حمایتی انرژی و روحیّه ی لازم را جهت ادامه ی زندگی ایجاد نمایند. جلب کمک های مادّی و خیرخواهانه از طریق ارگان های مسؤول و هماهنگی با بخش های مددکاری سازمان آموزش و پرورش برای رسیدگی فوری به این گروه بسیار ضروری است.

والدین با توقّعات کم یا زیاد

برخی از والدین در انتظارات خود از فرزندانشان بیش تر و برخی کم تر از اندازه عمل می کنند در هر دو مورد رفتار آن ها مشکل زا خواهد بود و لذا معلّمان باید مسأله ی داشتن انتظارات معقول و منطقی را برای این گروه مطرح کنند. بهتر است در جلسات عمومی و خصوصی این موضوع مورد تأکید قرار گرفته و سودمندی تطبیق انتظارات والدین با استعدادها و توانمندی های واقعی و شناخته شده ی دانش آموزان به آن ها انتقال داده شود.

والدین با فرهنگ های متفاوت

کار کردن با والدینی که دارای فرهنگ، زبان، آداب و نژاد و ارزش های متفاوتی می باشند برای بسیاری از معلّمان دشوار است و همکاری کم تر این والدین با معلّم نیز می تواند دلیلی بر این امر تلقی گردد. در این موارد اوّلاً لازم است که معلّمان از نوع معیارها و ارزش های فرهنگی حاکم بر خانواده اطّلاعاتی کسب نمایند، ثانیاً انتظارات خود را در حدّ معیارهای فرهنگی خانواده قرار دهند و ثالثاً سعی در نزدیک تر نمودن روش های تربیتی خود با ارزش های حاکم بر خانواده کنند.

پی‌نوشت‌ها:

1. Gordon.
2. توضیح مترجم: این شش مرحله از نظریه « حلّ مشکل » جان دیویی اقتباس شده است.
-

منبع مقاله :
زیر نظر مختار موسوی، (1391)، مشاوره با دانش آموزان در مدارس ، حمید اصغری پور، نگار اصغری پور، منوچهرفضلی خانی، تهران: ورای دانش، چاپ سوم


با سلام جهت استفاده از مطالب صلوات بر محمد و آل محمد بفرستيد و لطفاً لينك ما را در وبلاگ يا وبسايت خود قرار دهيد و به دوستان خود معرفي نماييد باتشكر - مديريت وبلاگ

معلم كلاس ششم

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : شنبه 23 خرداد 1394برچسب:, | 23:57 | نویسنده : محمد ابراهيم پاشا |